مثال ۱: تصویر زیر را ببینید:

 مرسدس بنز F1 W06 Hybrid

این اتومبیل تیم مرسدس بنز برای مسابقات فرمول ۱ فصل ۲۰۱۵ بود. این اتومبیل قادر است در عرض ۲ ثانیه سرعتش را به ۱۰۰ کیلومتر در ساعت برساند و ماکزیمم سرعتش به ۳۳۰ کیلومتر در ساعت میرسد. این اتومبیل که توسط «آلدو کوستا» طراحی شده توانسته است تمام رکوردها را بشکند و با ۱۶ پیروزی موفق‌ترین اتومبیل تاریخ مسابقات فرمول ۱ شود. با این وجود، حتی تا سر کوچه هم نمیتوانید با آن بروید؛ چون برای کار دیگری طراحی شده است. مأموریت این اتومبیل این است که در پیست‌ها سریع باشد.

 

مثال ۲: تصویر زیر را هم ببینید:

 کمپرسی غول‌پیکر لیبهر T 282B

این کمپرسی هم نوعی ماشین است. قادر است ۳۶۳ تن سنگ معدن را از کوه‌ها و معادن جابجا کند. توسط شرکت سوئیسی «لیبهر» طراحی و در کارخانه این شرکت در امریکا مونتاژ شده است. این ماشین یکی از بزرگترین ماشین‌های جهان است و مأموریت دارد محموله‌های سنگین را جابجا کند.

 

مثال ۳: حالا این تصویر را ببینید:

 سمند سورن

این اتومبیل نه سریع است نه قادر است کالاهای سنگین حمل کند. با این حال از کمپرسی لیبهر سریع‌تر و از مرسدس فرمول ۱ جادارتر است. یعنی از هردوی آنها متعادل‌تر است. سمند سورن مأموریت‌های زیادی دارد: سرنشین حمل کند، براحتی پارک شود، بار حمل کند، قیمت مناسبی داشته باشد، مصرف سوخت مناسبی داشته باشد، استفاده از آن آسان باشد، زیبا باشد و ...

 

نتیجه ۱: موفقیت امر بسیار جذابی است. همه ما دوست داریم روی سکوی شماره ۱ المپیک بایستیم و در برابر دیدگان جهان سرود ملی را زمزمه کنیم. اما چیزی که معمولاً در نظر نمیگیریم این است که مثلاً بهداد سلیمی روزی بیش از ۸ ساعت تمرین بدنی سخت می‌کند. این به علاوه ۱۰ ساعت خواب (که برای بدنش ضروری است) تنها شش ساعت در اختیارش قرار می‌دهد. با این حساب او نه می‌تواند کتاب بخواند، نه می‌تواند وقت زیادی را با خانواده‌اش بگذراند و نه می‌تواند درس خود را ادامه دهد. هر فرد موفقی مجبور بوده از چیزهایی بگذرد که خیلی از ماها حاضر نیستیم بگذریم.

ممکن است خیلی‌ها به شما القا کنند که می‌توانید بین همه زمینه‌های زندگی‌تان تعادل برقرار کنید. اما حقیقت این است که برای رسیدن به اهداف بزرگ مجبورید نامتعادل باشید. یک اتومبیل فرمول ۱ مجبور است تک سرنشین باشد. صادق زیباکلام باید قید تناسب اندام را بزند. کیمیا علیزاده هم مجبور است قید مطالعه کردن را بزند.

 

نتیجه ۲: نگاهی به خودتان بیاندازید. شما یک آدم معمولی هستید. یعنی وظایف متعددی دارید. شما هم میخواهید درس بخوانید، هم ورزش کنید، هم برای خانواده‌تان وقت بگذارید، هم نیمه گمشده‌تان را بیابید، هم زبان خارجه بیاموزید، هم بچه بزرگ کنید، هم از والدینتان مراقبت کنید، هم ...

اجازه بدهید خیال شما را راحت کنم. دوست عزیز، شما در اکثر اینها گند خواهید زد. نه چون بیعرضه هستید، بلکه چون بدنتان را ناخودآگاه با کسانی مقایسه خواهید کرد که تمام زندگی‌شان را وقف آمادگی بدنی می‌کنند. و شعورتان را با کسانی مقایسه خواهید کرد که تمام عمرشان را صرف فهمیدن ماهیت زندگی می‌کنند. شما محکوم به متوسط بودن در اکثر زمینه‌ها هستید.

با این حال نباید از این موضوع شرمنده باشید. متوسط بودن شما در واقع نشانه خوبی است. نشانه این است که شما برخلاف فرهنگ غالب مردم و علیرغم تمام سرخوردگی‌ها تصمیم گرفته‌اید دغدغه‌های متنوعی داشته باشید. و لذا زندگی غنی‌تر و پربارتری داشته باشید. و این بسیار زیباست. هروقت متوجه شدید در ناخودآگاه خود در حال مقایسه کردن خود با افراد موفق هستید به یاد ماشین مرسدس بنز F1 W06 Hybrid بیافتید و بدانید که این اتومبیل با وجود خارق‌العاده بودن سرعت و شتابش، ظرفیت فقط یک سرنشین را دارد و در سرعتگیرها قطعاً گیر می‌کند. سمند سورن سرعت کمتری دارد اما می‌تواند از پس چیزهایی بربیاید که هیچ ماشین فرمول یکی نمیتواند. مقایسه کردن آنها اساساً اشتباه است چون وظایف آنها متفاوت است.