در حالی که غربی ها شیفتة دقت، کمال، جاودانگی و تقارن هستن، ژاپنی‌ها به دلیل سنتی که از قرن ۱۵ به بعد شروع شد نقص، کهنگی و ضعف رو اصیل‌تر و زیباتر می‌دونن. از نظر اونا زیباترین ساختمون‌ّها و باغ‌ها اونایی هستن که نشانی از نقص و ضعف داشته باشن و لذا وقتی یه ساختمون می‌ساختن،‌ عمداً یکی از ستون‌ّها رو برعکس میذاشتن، یا مثلاً اجازه می‌دادن یه شاخه از یه درختی از وسط دیوار وارد ساختمون بشه یا یه تخته سنگی کف ساختمون باقی بمونه. انگار که معمارش می‌‌خواسته بگه من تلاشم رو کردم تا یه مجموعه بی‌نقص بسازم، اما از پس طبیعت برنیومدم.

حیاط یک معبد ذن

یا مثلاً وقتی دیواری ترک می‌خوره به جای اینکه ترک دیوار رو مخفی کنن میذارن همونجا بمونه و تزئینش می‌کنن. ترک دیوار، کهنگی و فرسودگی، مثل یک میراث گرانبها مورد تجلیل و تکریم قرار میگیره. این ضعف و کهنگی در واقع بخشی از خود ما هستن ولی ما اونها رو انکار می‌کنیم چون حقیقت تلخی رو به ما یادآوری میکنن: که ما موقتی هستیم، خیلی زود کهنه می‌شیم و از بین میریم. اما  به نظر میرسه ژاپنی‌ها با این حقیقت آشتی کردن. این موضوع رو بدون آشنا شدن با مفهموم وابی سابی نمیشه بیان کرد.

تسلیم در برابر طبیعت

ژاپنی‌ها از توضیح دادن کلمه وابی سابی متنفرن. از نظر اونا وابی سابی چیزی نیست که بشه با کلمات بیان کرد، بلکه باید احساسش کرد. اما اگه اجازه بدیم دوستای ژاپنی از دستمون ناراحت بشن میشه یه توضیحی درباره‌اش داد. وابی سابی دو لغت ژاپنی با کاراکترهای چینی هستن که هیچ کدومشون معادل دقیق فارسی ندارن. وابی(侘) به معنی غمِ تنها زندگی کردن در طبیعت و سابی(寂) به معنی پژمردگی، ضعف و سرما است. با این وجود این کلمات و به‌خصوص ترکیبشون از قرن ۱۵ به بعد مفهوم مثبتی به خودشون گرفتن.

دیوارهای از رنگ و رو رفته و ترک خورده بر زیبایی خانه می‌افزایند

این تغییر نگرش بی‌ارتباط با ورود دین بودا به ژاپن نیست. ژاپنی‌ها که از قرن ۱۳ توسط مذهب ذن با تعالیم بودا آشنا شده بودن، یاد گرفته بودن که باید با ذات ناقص، ناپایدار و غیرقهرمانانه خودشون کنار بیان. راهبای ذن طی مراسم دینی خاصی به نوشیدن چای سبز می‌پرداختن. مراسم چای به راهب‌ها برای مراقبه و عبادت کمک می‌کرد. یکی دیگه از عبادت‌های راهبان ذن نگاه کردن به ماه کامل بود. با این حال این مراسم در قرن ۱۵ به محلی برای خودنمایی و فخرفروشی با ظروف فاخر چینی تبدیل شد. لذا موراتا شوکو (۱۴۲۳-۱۵۰۲) یکی از راهبان ذن سعی کرد در نامه‌ای به شاگردش ٬٬فورو ایچی چوین٬٬ زیبایی واقعی و اصیل مراسمات چای و تأمل در ماه را نشان دهد. این نامه بعدها نامه‌ مهربانی لقب گرفت:

«هیچ علاقه‌ای به ماه ندارم مگر آنکه ابرها آن را پوشیده باشند. بیایید قدردان ماه نیمه و ماه پوشیده شده توسط ابرها باشیم. به ماه بنگریم و بازی سایه‌ها و ابرها روی آن را در غباری مه‌مانند پذیرا باشیم.»

 موراتا شوکو

او همچنین وسواس و زیاده‌روی در قدردانی از ظروف چینی را نکوهید و با تمجید از زیبایی ظروف لب‌پر و غیر متقارن ژاپنی، که بدون برق و لعاب هم بودند، سعی کرد شاگردانش را به پذیرفتن ذات ناقص و بی‌تکلف خود ترقیب کند. وقتی ظرفی می‌شکست، شوکو به فال نیک می‌گرفت و با تعمیر کردن آن با مواد تزئینی، افزوده شدن عنصر کهنگی و نقص به آن را می‌ستایید. از نظر او اشیاء هرچه کهنه تر باارزش‌تر. وابی سابی در واقع یک جور احترام گذاشتن به تاریخ اشیاء و احترام گذاشتن به ناقص و گذرا بودن زندگی است.

 ظروف تعمیرشده ساده ولی تاریخدار

وابی سابی ثابت میکنه که عقاید زیباشناختی ما نسبی و قابل تغییرن. آدم‌های بزرگ در طول تاریخ موفق شدن ما رو وادار کنن چیزایی رو زیبا ببینیم که خودمون ازشون غافل بودیم. ژاپنی‌ها زیباییِ چیزی رو به ما نشون دادن که درون همه ما هست. همه ما نقص داریم و صورت همه ما به مرور پر از چین و چروک میشه. وابی سابی یکی از گنج‌های عتیق شرقیه که ما بیشتر از هرکسی و بیشتر از هر زمانی بش نیاز داریم.