واپیتی
گوزنه یا موس یا هرچی... از تو ویکیپدیا میشه اینو راحت فهمید. اما چقدر تنهایی و دلتنگی این گوزن یا موس یا هرچی جذابه. آخه مگه چقدر میشه شادی و مثبت اندیشی و بگوبخندها و دورهمی ها رو تحمل کرد؟ میان میگن غمگین بودن طبیعیه ایرادی نداره و هرکسی بالاخره یه وقتایی احساس تنهایی میکنه ولی تموم میشه میگذره. اما من خود دلتنگی رو دوست دارم. هرقدر بیام این علاقه ام رو باز کنم و توضیحات اضافی بدم فایده نداره. فقط به این تابلو نگاه کنید...

احساس دلتنگی با اعماقم عجین شده و من مطمئنم تنها نیستم. هستن کسایی که مثل من دلشون میخواست یه گوزن یا موس یا هرچی باشن تنها تو یه جنگل پر ستاره.
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۷ ساعت 1:11 PM توسط حسام
|
اگر بنا بر نرسیدن است چرا باهم راه نرویم؟ اگر سرشت ما را با تنهایی زده اند چرا باهم تنها نباشیم؟ اگر دلتنگیم چرا آواز نخوانیم؟ چرا فریاد نزنیم؟