کتاب کوچک قناعت
در ماه های گذشته سعی کرده بودم کتابی که خودم ترجمه کرده بودم و ارزش زیادی برایش قائل بودم را در یکی از نشریات کشور به چاپ برسانم. خب موفق نشدم. متن زیر را برای تبلیغ کتاب نوشته بودم که طبعاً سطح پایین هست. متن و کتاب هدیه به شما:
تا حالا شده در گیر و دار زندگی پر مشغلۀ خود به فکر این بیافتید که این همه دوندگی برای چیست؟ که آیا ارزشش را دارد یا نه؟ مگر زندگی لذت بردن از لذت های کوچک نیست؟ اصلاً چرا باید این همه دردسر را به «زندگی در لحظۀ حال» ترجیح دهیم؟ آیا باید برنامه های بلند مدت خودتان را کنار بگذارید و فقط به لذت های کوچک حال حاضر بپردازید؟ من شخصی را می شناسم که جواب این سؤالات شما را می داند.
او سوپرمن نیست. قصد رهبری شما را هم ندارد. شخصی صادق و داناست که می خواهد شما را در سیاحت دور و دراز زندگیتان همراهی کند. از مشکلاتی که برای خودش پیش آمده و ممکن است برای شما هم پیش بیاید می گوید و راهنمایی های با ارزشی را تقدیم شما می کند. او لئو بابوتا نویسندۀ کتاب و وبلاگ و مربی امور زندگی است. دغدغۀ اصلی او این است که همراه با او راه شاد زیستن را در عین حال که کار های خود را انجام می دهیم بیابیم.
او در وبلاگ اصلی خود Zen Habits از زندگی و چالش های شخصی خودش می نویسد. مثلاً دربارۀ نحوۀ بزرگ کردن شش بچه اش می نویسد و مشکلاتی که در این رابطه با آنها مواجه شده. اعتراف می کند که در زمینه های مختلف زندگی خود میلیون ها بار شکست خورده و این اتفاقات هر روز برای او می افتند. اما همۀ اینها را درس هایی می داند که زندگی، هر لحظه، بی منت به ما اعطا می کند.
متولد و بزرگ شدۀ گوام از ایالت های غیر عضو ایالات متحده امریکاست و در سال 2009 به سان فرانسیسکو نقل مکان می کند. طبق گفتۀ خودش، او در سال 2006 متحول شد. این کار را با ترک کردن سیگار آغاز کرد. پس از شش بار تلاش بالاخره موفق می شود سیگار را ترک کند. وبلاگی را در سال بعد راه اندازی کرده که هنوز هم اصلی ترین کار او نوشتن در آن است. سپس تصمیم می گیرد ماراتن های 20 و 40 کیلومتری را به پایان برساند. بعد هم سه گانه ها و چهار گانه ها را با موفقیت به پایان می رساند.
در وبلاگ خود در ابتدا مطالبی دربارۀ خود انگیزی، تولید و به پایان بردن کار ها می نوشت. و بسیار هم موفق بود. وبلاگ او تبدیل به پر بازدید ترین وبلاگ امریکا می شود و در سال های 2009 و 2010 در صدر برترین وبلاگ های سال مجلۀ تایم قرار گرفت. اما تحول دوبارۀ وی زمانی رخ داد که در سپتامبر 2011 در مقاله ای با عنوان «تولید را دور بریز» از خوانندگان خود خواست بجای تولید کردن بیشتر به ساده کردن زندگی خود بپردازند:
«برای حداقل دو سال است که Zen Habits یکی از برترین وبلاگ ها در زمینۀ «تولید» بوده که مواد مخدر خود را با قیمت اندکی (که همان وقت شماست) پخش می کرد. من دوست دارم اینطور فکر کنم که به خیلی ها کمک کرده ام که به آرزو های خود نزدیک تر شوند. اما امروز نصیحت دیگری دارم: «تولید را دور بریزید.» اکثر آن با نیت خیر است، اما بهتر است آن را کنار بگذارید به یک دلیل ساده: هدف آن این است که تولید بیشتری از هر روز شما بکشد، بجای اینکه هر روز شما را بهتر کند.»
این تنها بخش کوچکی از زندگی و فلسفۀ لئو است و می توان کتابی کامل دربارۀ او نوشت. در طی دورانی که درگیر مشکلاتی بودم که دوست دارم خصوصی باقی بمانند من با وبلاگ او آشنا شدم. این آشنایی همزمان شد با روز تولد لئو بابوتا. طبق رسمی که از همان روز شروع شد لئو هر سال در روز تولد خود یک کتاب به قلم خودش به خوانندگان وبلاگ هدیه می دهد.
کتابی بود با عنوان «The Little Book Of Contentment». آن را گرفتم، همان روز خواندم و عاشقش شدم. کتاب فوق العاده ای بود. دربارۀ تأثیر قناعت بر زندگی روزانه ما و نحوۀ رسیدن به قناعت و شاد زیستن در لحظۀ حال است. و اینکه چگونه بی نیاز به هیچ چیزی و فقط با یادگیری مهارت قناعت از اکثر لحظات زندگی خود لذت ببریم. در آن شرایطی که من در آن دوران داشتم واقعاً من را نجات داد. به هر حال از کل این تجربه لذت بردم و در ماه های گذشته مشغول ترجمه کردن آن شدم تا شاید هموطنانم هم از آن بهره ببرند. {بسیار خوشحال میشوم اگر این ترجمه توسط نشر ----- چاپ شود. کتاب حاصل را در ضمیمه قرار داده ام تا اگر مایل به چاپ کردن آن باشید در این باره گفت و گو کنیم.}
با تشکر
اگر بنا بر نرسیدن است چرا باهم راه نرویم؟ اگر سرشت ما را با تنهایی زده اند چرا باهم تنها نباشیم؟ اگر دلتنگیم چرا آواز نخوانیم؟ چرا فریاد نزنیم؟